طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

دعا کنیم

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۲۱ ب.ظ

عماد میگه بچه یعنی دردسر یعنی مشکلات یعنی استرس نگرانی دلهره .... من اما دلم ضعف میره واسه اون بعد از ظاهری که کوچولوی خود آدم ناز بگیره تو بغلت بخوابه ... اما با این همه وقتی جواب بیبی چک چیزی شبیه مثبت بود دلم ریخت ! انگار که اصلا انتظارش رو یا نمیدونم آمادگیش رو نداشتم یا شاید نگران قرص هایی بودم که خورده بودم  ! حالا که جواب منفیه بین حس عجیب گیر کردم چیزی بین خواستن و دلهره ی داشتن ....! 

بگذریم

دیشب که خوابیده بودیم روی تخت و باد از پنجره باز اتاق میزد تو و حال خوش شب تابستونی نشسته بود روی پوست و تنمون من به این روزهای زندگیمون فکر میکردم که دیگه خیلی چیزا جاش رو پیدا کرده و حالمون با هم خوبه ....

امروز با زری رفتم بیرون اولش مرکز خرید رو گشتیم ، بالا رفتیم پایین اومدیم از خریدین ها و فکر ها و گشتن ها و گفتین  ...بعد میلک شیک خوردیم و اون درد دل کرد و سر کلاف کشیده شد و جلو رفت و جلو رفت و ....حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم بعد پیتزا خوردیم و حرف زدیم و حرف زدیم و .... بعد سیب زمینی سرخ کرده خوردیم و همه اینا شد بیشتر از ۴ساعت و حالا من سنگینم ... اون ناراحته و من هیچ کاری از دستم برنمیاد ! اون گیر کرده تو زندگی کوفتی و من خجالت میکشم که حالم خوبه ... ! 

دعا کنیم برای همه کسایی که مشکل دارن 

  • Vafa 1192

نظرات (۱)

خب ببین کی اینجاس :) از این طرفا بانوووو :*

خوبه که زری تو رو داره برای حرف زدن .. الهی مشکلش حل بشه ...
پاسخ:
سلااام رها جان خوبی خانوم؟ عزیزم به من رمز میدی ؟؟؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">