طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

۱ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

بحران

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۰، ۰۹:۰۹ ق.ظ

چند وقتی بود و هست که سطح تحملم اومده پایین. تو رفتارم تغییری ایجاد نشده اما درونم زودتر آزرده میشه. اینجوری که اتفاقی که قبلا عصبانیم نمیکرد الان عصبانیم میکنه. خودم میفهمم بی دلیل الان عصبانی هستم واسه همین ابرازش نمیکنم اما درونم اذیت میشه . 

البته بی دلیل هم نیست . عماد این روزها به شدت سرش شلوغه مدام یا جلسه داره یا اگه خونه س فقط با تلفن حرف میزنه تا 12 شب 1یک شب . بعد از ظهر میخوایم کمی استراحت کنید وقت و بی وقت گوشیش زنگ میزنه من از خواب میپرم میگرنم شروع میشه . سعی میکنم درکش کنم اما تو روحیه م تاثیر داره چون یکی از موارد مهم زندگیم که بهش نیاز دارم حذف شده و اون فرصت کنار هم بودنه .

 

خواستیم چند روزی بریم سفر اولا قیمت بلیط هواپیما فضایی شده . تازه اون جاهایی هم که میشه رفت الان به شدت گرمه و در واقع الان تبریز خنک ترین نقطه ی جغرافیایی هست که میتونیم باشیم .

مادرشوهرم دو روز رفت تهران خونه برادرش بنده خدا کرونا گرفت برگشت گویا برادرزاده ش ناقل بوده . حالا خونه خودش قرنطینه س . اومدم خونه دیدم عماد پکر نشسته کمی دلداری و قوت قلب دادم بهش . عماد گفت خواهرش یکریز داره گریه میکنه. شخصیت خواهرشوهرم مقام در برابر مشکلات نیست . زودهول میکنه و بهم میریزه دست و پاش رو گم میکنه داد و بیداد راه میندازه و عملا یکی میخواد خود اون رو آروم کنه. حتی موضوعاتی که تقریبا تو هر خانواده ایی کوچیک یا حداقال متوسط بنظر میاد اون بزرگش میکنه و داد و بیداد میکنه. میدونم دست خودش نیست و واقعا در اون حد اذیت میشه . من آدم پوست کلفت تری هستم اینو وقتی فهمیدم که مامان سرطان سینه گرفت . آدما وقتی دچار مشکل میشن نیاز به کسی دارن که بگه نترس من پیشتم . کسی که وقتی همه دنیا بهش پشت کرده اون بزنه روی شونه ش که یعنی میفهممت کنارتم نترس ... من وقتی اوضاع بهم ریخته و داغونه آدم صبورتر و آروم تری میشم نه اینکه بیخیال باشم نه! اما دنبال راه حل میگردم منو گریه کردن نه ، پیدا کردن راه حل آروم میکنه واسه همین وقتی اتفاقی میوفته دنبال اینم ببینم حالا چیکار میشه کرد؟ تیپ شخصیتی مورد علاقه م هم اونایی هستن که مدیریت بحران قوی تری دارن .

 

 

 

  • Vafa 1192