طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

استاپ

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۲۷ ب.ظ

تنها چراغ روشن خانه چراغ آشپزخانه است .من نشسته ام توی نشیمن. روی صندلی که راحت نیست. جایی که نورش کافی نیست. با لباسهایی که به اندازه کافی گرم نیست . انبوهی از کارها روی هم انباشته شده است و من به ساعت ٧:٤٠ فکر میکنم. به هواپیمایی که پرواز میکند و عماد به آن نخواهد رسید. من به یک شب بی عماد دیگر فکر میکنم. به دسر توی یخچال به سالاد یونانی و گوشت همبرگری که درست کرده بودم . به سوپی که همان طور نیمه پخته روی اجاق گاز رها شد . کسی ساعت برنارد داشته که مرا گذاشته است روی دکمه استاپ؟ 

  • Vafa 1192

نظرات (۳)

  • ام اسی خوشبخت
  • ان شالله زودتر به سلامت برگردن و این سفرها تموم بشه :)
    پاسخ:
    ممنونم
    الهی ، می دونم خیلی حس بدیه به کرار تجربه اش کرده ام :(
    پاسخ:
    اوهووم:(
    چرا مگه قراره بیشتر بمونه؟
    پاسخ:
    هواپیمای اولش تاخیر داشت به هواپیمای دوم نرسید یه شب بیشتر موند 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">