طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

لطفا پست را با اهنگ من و تو غزل شاکری بخوانید !

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۰۸ ب.ظ
قورمه سبزی روی اجاق قل میخوره . "من و تو" از توی گوشی پخش میشه و من دقیقا نمیدونم به چی فکر میکنم . چیزی ته دلم برای نقاشی کشیدن , برای  بازی آب و رنگ ضعف میره ....
پنجره بازه و باد پرده ی سفید پنجره رو تکون میده . آیکون جی میل گوشی سرخ میشه . دکتر نوشته وقت زودتری جز شنبه برای مشاوره نداره توصیه کرده قبل از اینکه شنبه رو از دست بدم رزرو کنم .
عماد تلگرام کرده پروژه رو به کجا رسوندی؟ من فکر میکنم هیچ جا ! تایپ میکنم" میخوام به اون دختره ایمیل بزنم ." مینویسه حتما اینکارو بکن .
من تکیه میدم به پشتی صندلی صورتم رو برمیگردونم سمت پنجره که باد پرده سفید رو تکون میده .زیر لب زمزمه میکنم با غزل " خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو/به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو/من و تو بی‌من و تو جمع شویم از سر ذوق/خوش و فارغ ز خرافات پریشان من و تو....


پ ن : بعدا یه ویدیو میذارم !
کسی میدونه چطور میتونم ویدیو بذارم ؟



 


  • Vafa 1192

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">