طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

من همون زنی هستم که میتونست دهه ی بیست باشه

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۰ ق.ظ

سبزی خوردن رو میذارم توی چرخ دستی کنار بقیه ی خریدهام و حالا من شبیه تصورات چند پیشم هستم . زنی متاهل با سبد چرخ دار پر از خرید توی خیابون پاییزی .زنی که بعد از ظهر هاش حالا کتری روی اجاقش نباشه کتری برقیش قل میخوره . اون کنار بخاری لم نداده باشه روی کاناپه نشسته و کتاب میخونه . سوزن خیاطی دستش نباشه قلموی آبرنگ دستش هست دیسک گرامافون هم نچرخه , صدای موسیقی از گوشیش  قطع نمیشه . حیاط بزرگ و گلدون دور حوض نداشته باشه گلدونهای رنگی و گلهای کوچیک داره که آبشون بده و دلش آروم شه .

من کتاب میخونم و چای دم کشیده مزه میکنم و فکر میکنم ,واقعا من اونقدر سرم شلوغ نیست که نتونم از خوردن یک چای و خوندن یک کتاب لذت نبرم .

  • Vafa 1192

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">