
هوا تاریک بود و سرد . من از صبح درگیر دانشگاه بودم و عماد ماموریت . من خسته بود و عماد خسته تر . خوردن دم نوش توی فضای نیمه تاریک و ساکت خونه مثل یه مسکّن نشت میکرد توی تنم. گاهی نوشیدن یه دم نوش آرام ترین عاشقانه پنهانه
پ ن:عنوان ، نام کنابیست از نادر ابراهیمی