شب جمعه
پاهاش رو گذاشته رو دسته مبل و دستهاش رو تو سینه قفل کرده و مثل اکثر شبها همونجا خوابش برده . من روی مبل کناری نشستم و دارم شکاف پیرهنم رو میدوزم و حواسم به سوپ روی اجاقه که سر نره ، فائزه پیام میده قبل اومدنم خبر میدم، سوزن میره تو دستم . انگشتم رو میبرم سمت دهنم و میمکمش . نهار چی درست کنم؟ تلویزیون یه مسابقه داره که مجربیش گلزاره . خیره میشم به نوک انگشتم ، خون نمیاد . سبزی پلو با ماهیچه؟ میپرسه اولین استفاده از هواپیما در جنگ توسط چه کسی صورت گرفت ؟ من فکر میکنم آلمان؟ آلمان تو گزینه ها نیست اون زنگ میزنه به دوستش، دوستش میگه آمریکا. دفعه قبل باقالی پلو با ماهیچه پخته بودم سبزی پلو با ماهیچه خیلی شبیه اونه ، نه این خوب نیست. اون انگلیس رو انتخاب میکنه . جواب ایتالیاس. صدای سر رفتن سوپ میاد . میدوم سمت آشپزخونه گلزار میگه شما با پنج میلیون تومان از برنامه ما خداحافظی میکنید زیر اجاق رو کم میکنم و یادم میوفته چیکن استراگانوف با سوپ گشنیز . حضار اون رو تشویق میکنن من پتو رو میکشم روی عماد .
- ۹۷/۰۷/۲۷