اومدم با هنر زن بودن۲

هنر زن بودن 

چند وقتی بود دلم با نوشتن نبود زن لجباز درونم دلش نمیخواست هیچ جوره راه بیاد ، اما بلاخره زن پر انرژی بهش غلبه کرد :) 

تو هنر زن بودن قبل راجع به پوشش و رفتار گفتم راستش ظاهر و رفتار اونقدررررر نکات ریز داره که هرچی بگی باز یه چیزی جا افتاده. 

..............

ازدواج تو ایران فقط ازدواج دو نفر نیست حالا متاسفانه یا خوشبختانه خانواده ها خیلیییی بیشتر از اونچه که فکرش رو بکنید روی زندگی دونفر مخصوصا سال‌های اول تاثیر میذاره حالا هرچقدر بیشتر از سال‌های ازدواج بگذره این تاثیر میتونه کم رنگ تر شه چون هم خانواده ها از اون شور و شوق زیادی و نگرانی افراطی دور شدن هم زن و شوهر افسار زندگی رو بدست گرفتن. حالا من بنا رو این گذاشتم که اگر دخالتی از سمت خانواده ها هست از روی دل نگرانی و نیت خوبه ! بعضی از خانواده ها هستن (چه از طرف مرد چه از طرف زن) اصرار دارن که طرف مقابل رو زیر سلطه بگیرن که اینجا کار خیلی دشوار میشه اما من معتقدم رفتار آدم‌ها با ما برمیگرده به رفتار ما با اونها . این ما هستیم که به دیگران اجازه میدیم چطور با ما رفتار کنن  بهرحال باید یه قانون خیلیییی مهم تو زندگی مشترک گذاشته و هر دو طرف بهش پایبند باشن اونم اینه که به هییییچ وجه به هیییییچ احدالناسی اجازه دخالت تو زندگیتون ندید! 

.................

گفتم خانواده ها خیلی تاثیر دارن تو رابطه زن و مرد واسه همین باید هنر زن بودن رو نه تنها برای مرد که برای خانواده همسر و حتی خانواده خودتون هم اجرا کنید. 

از خودم شروع میکنم من به نا به دلایل مفصلی که اینجا مجالش نیست ، دلم نمیخواد زیاد تو مهمونی ها کمک کنم ( چون اونقدر بی احترامی شده بعدش،به جای تشکر کرد که حالم بد میشه وقتی فکر میکنم ) زن با سیاست درونم اینجا تصمیم میگیره!!!! 

 مثلا فرض می‌کنیم مهمونیه و من دلم نمیخواد تو ظرف شستن و غذا پختن کمک کنم برای همین تو پذیرایی کردن کمک میکنم هم کار آسون تری هستش هم افرادی که پذیرایی میکنن بیشتر تو ذهن میمونن. 

یادتون باشه لازم نیست مقابل هرچیزی که باهاش مخالفید سفت و سخت وایسید کافیه کمی از سیاست زنانه تون استفاده کنید . 

کمی چرب زبونی بد نیست  ببینید همه صفته همه جا بد نیستن ! یه صفتی ممکنه یه جا بد باشه یه جا حتی واجب باشه. بگذریم چرب زبونی نه زحمتی داره نه خرجی تازه بیشتر تو چشم هم هست. مثلا من وقتی دیدم از پا درد ناله میکنه واااااای خدا بده سلامتی چی شده؟؟؟ بعدش چند تا توصیه از نت برمیدارم براش میخونم و میگم حتما انجام بدیناااا . 

یه کاری که هیچ عروسی هیچ وقت نباید انجام بده حاضر جوابی تند و تیزه . همیشه مواظب حرمت‌ها باشید ! 

من هرچی گفتن  میگم؛  بله البته که همین طوره درسته ! حتی اگه اون حرف مسخره ترین حرف ممکن باشه . وقتهایی هم که شدیدا مخالف اون حرفم لبخند میزنم و سکوت میکنم. البته مادرشوهر من کم پیش میاد مستقیم حرفی رو بزنه که من هم سعی میکنم اگه حرف ناحقی میزنه با آرامش و مودبانه همون جا جوابش رو بدم.  مثل کاری که وقتی عماد رفته بود سفر کرد و من جوابش رو دادم. 

هیچ وقت موضوعی رو کش ندید حرفتون رو بزنید و رد شید . پیله کردن رو یک موضوع نتیجه عکس میده. 

وقتی راجع به موضوعی که به اونا ارتباط چندانی نداره نظر میدن و من مخالف انجام دادنش  هستم ، خیلی مودبانه میگم : اوهوم اینم فکریه، حتما راجع بهش فکر میکنم. بعد،  اون کاری رو میکنم که خودم دوست دارم. لازم نیست حتما اونجا بگیم نه اینکار رو نمیکنم و فلان و بیسار و حتی لازم نیست حتما اون کار  رو بکنیم . وقتی میگیم بهش : فکر میکنم راجع بهش، یعنی تصمیم گیرنده من و همسرم هستم و البته به نظر  شما هم احترام میذارم. 

و آمااااا مهم ترین قسمت ! 

ارتباط با همسرتون در جمع های خانوادگیه . هییییچ وقت اجازه ندید دیگران فکر کنن شما و همسرتون مقابل هم هستید یا باهم اتفاق نظر ندارید. وقتی همسرتون حرف میزنه نه تنها وسط حرفش نباید بپرید بلکه باید مشتاق تر از هرکسی به حرفاش گوش کنید حتی اگه چیزی که میگه شما بارها شنیدین. و اینکه ابدا باهاش مخالفت نکنین حتی اگه واقعا با حرفش مخالفید . حتی اگه یه موضوع کن اهمیت باشه مثلا داره خاطره ایی میگه و اون رو اشتباه تعریف میکنه درمورد موضوعی به این سادگی و مخالفتی تا این حد شاید بی اهمیت . تو جمع سعی کنید اسمش رو با پیشوند آقا صدا کنید یا جان بذارید آخر اسمش. موقعی که وارد جمعی میشه به احترامش بلند شید اگر کتی داره ازش بگیرید . اینها این حس رو به اطرافیان میده که همسر من انتخاب من با ارزش و مورد احترام هستش برام. شما هم باید بهش احترام بذارید . و اینکه خیلی نجسبید به هم واقعا برای کسی جذاب نیست که دو نفر تو جمع تو یه بشقاب غذا بخورن یا نمیدونم مدام کیپ هم نشسته باشن هی ریز ریز پچ پچ کنن و بخندن... واقعا زننده س آمااااا سعی کنید یه سری کلمات داشته باشین که فقط خودتون دوتایی بدونین معنیش رو ، کلمات رمزی که نمیخواید کسی بفهمه. مثلا عماد بگه ۳ من میفهمم چی میگه یه بار گفت ۳نه ۳۰۰نه ۳میلیون من زدم زیر خنده البته زیاد تابلو نبود اما کسایی که نزدیکتون بودن شنیدن این هم حس بدجنسی میده هم حس صمیمیت زیاد نسبت به همدیگه مثلا عماد بگه کجت کسی جز من نمیفهمه یعنی چی و این واقعا حس خوبی داره! سعی کنید یه وقتهایی با چشم ابرو باهم ارتباط بگیرید مثل دوتا دوست صمیمی که زبون بدن هم رو میفهمن و به قول شاعر گفتنی نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارت نظر نامه رسان من و توست ! گوش کن با لب خاموش سخن میگویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست ! این حرکات باعث میشه نسبت به هم حال خوب تری داشته باشید:) وسط گرفتاری ها وسط شلوغی جمع هم که شده ابراز احساسات کنید مثلا عماد یهو جدی میگه درجریانی که؟ من میدونم منظورش اینه که در جریانی چقدر دوست دارم؟ من میگم تو چی یادته؟ یعنی یادت نرفته که چقدر دوست دارم؟ کسی نمیفهمه ماجرا چیه و این خودش بر جذابیت کار اضافه میکنه:))))))

خوووولاصه که دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه جز اینکه مواظب زندگی تون باشید :)