طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

روزمرگی های یک وفا۱۲

جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۳۰ ق.ظ

من آخر هفته رو با تموم کردن یه تابلو مزخرف و شروع یه تابلو جدید و بزرگ ، گذروندم . اینکه مجبور شدم رنگ روغن رو هم بلاخره یادبگیرم میفهمیم که حتی تو اختیار هم اجبار هست! اما آبرنگ همیشه اون فیوریتیه که جاش رو حتی به سیب زمینی پنیری هم نمیدم ! 

بعد کندن برگ‌های زرد گل های گلدونای تو بالکن  و سم پاشی و آبیاری و اینا کم کم فکر میکنم چرا ریحون و اینا نکارم ؟ 

اینکه هنوز منابع ارشد رو تهیه نکردم فکر کنم برمیگرده به اعتماد به نفس کاذب ! 

به عماد میگم چرا قهوه نخریدی؟ میگه اگه بخاطر فال قهوه س که عمراااا بخرم ! خب بخاطر فانش میگم ! 

فکر کنم این همون شنبه ایی باشه که باز رژیم رو از نوع بگیرم :/ از ۶۲کیلو باز شدم ۶۸کیلو 😞


لیست کنید کارهای مفیدتون رو؛) انگیزه بگیرید برای هر روز زندگی :) 

قبلا تا ۱۰صبح میخوابید حالا هر روز ۸صبح میرم مدرسه

قبلا کلاس زبان رو نصفه ول کرده بودم الان با این ترم میشه ۵مین ترمی که از ادامه میرم 

قبلا نقاشی رو نصفه ول کرده بودم الان بعد زغال و مدادرنگی و آبرنگ ،چهارمین تابلو  رنگ روغن رو شروع کردم. 

قبلا ۵۷کیلو بودم الان ۶۸کیلوم:( 

قبلا هفته ایی سه روز میرفتم ایروبیک و شنا الان هیچی ! 

رژیم رو از نو شروع کنم و شنا و یوگا رو پیگیری کنم

دندان پزشکم رو پیگیری کنم و ارتودنسی رو مجدد برم برای چک . 

شنبه برم از مدرسان شریف منابع ارشد رو تهیه کنم 

  • Vafa 1192

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">