لباسهای سفید عماد رو میریزیم تو لباسشویی . تنظیم میکنم رو cotton . بعدش میرم رو تایم سیو . زمانش رو تنظیم میکنم رو 1:20 .extra Rinse رو که میزنم ده دقیقه میاد رو زمان . دما رو میذارم رو 30درجه . بعدش استارت .
ظرف ها رو از تو سبد سینک جمع میکنم میچینم تو کابینت ها . جارو برقی رو میارم تا اتاق ها . لباسهای عماد رو از روی صندلی جمع میکنم . جورابهای تمییزش رو میذارم تو سبد جوراب . کت و شلوار سورمه ایی ش رو که از پشت در آویزون کرده میذارم تو کاور .
به گلها آب میدم ...غذای فایتر رو هم .
بعدش ... بعدش... بعدش... همین موسیقی آرووووم ...
من دم نوش به لیمو میخورم فکر میکنم به یک داستان جدید برای روزنامه ...
به لیمو نشت میکنه توی تنم و من لغتهای 405 رو میخونم .
آفتاب ملایمی از پشت پنجره نشسته روی مبل ...
................................
مامان اومده بود خونمون
عصر بود
نسکافه میخوردیم و حرف میزدیم و حالمون خوووب بود
مامان خوبم همیشه برام بمون
:)