طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

سمت مشهد

يكشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۱۶ ب.ظ

من توی قطارم ...سمت مشهد 

گفت خودت رو گول نزن بخاطر مشکلات طلاق نیس که تو این زندگی موندی...عصبانی بودم خیلی عصبانی....

صبح که از عماد حدا شدم بغلش کردم جفتمون گریه مون گرفت از اینکه از هم جدا شدیم .... 

دلم براش تنگ شد ....



اونا که توی صحن میگردن و دلشون هوایی نمیشه... اونا که سردرگمی بین جمعیت توی حرم  مستشون نمیکنه 

اونا که ساعتها نمیتونن بشینن یه گوشه و دلشون آروم نمیگیره ... میدوننن چه خوشبختی  رو از دست دادن؟ نه چون آدم لذتی که نجشیده،  نداشتنش آزارش نمیده.....

  • Vafa 1192

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">