طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

۳ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

کسی که خربزه میخوره

پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۲، ۰۲:۳۵ ب.ظ

این وبلاگ کارش زر زر کردن و خالی کردن عقده هاش تو پیام خصوصیه .  اسکرین پیام خصوصیش رو میذارم تا دیگه زر مفت نزنه😋

 

 

 

 

 
  • Vafa 1192

مرگ بر إسرائیل

پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۳۵ ق.ظ

چند روزه چنان غم عظیمی قلبم رو مچاله کرده که حتی خوردن آب برام تلخ شده، آدم وقتی مردم مخصوصا بچه های غزه رو میبینه قلبش مچاله میشه دلش آتیش میگیره و از اینکه خونه داره سقف داره آب داره خواب داره غذا و دارو و دکتر داره احساس شرم و ناراحتی میکنه . این روزا هر بچه ایی که تو خون غلتیده ترسیده و گریه کرده میبینم دلم میخواد بغلش کنم نوازشش کنم و آرومش کنم افسوس که کاری از دستم به جز انتشار اخبار و اعتراض در فضای مجازی برنمیاد. به پیج تمام افراد اروپایی و آمریکایی که فالو دارم میرم و در مورد غزه و مردمش مینویسم شاید اگه همه این سکوت کثیف رو بشکنن إسرائیل نجس مجبور به تموم کردن این وحشی گری بشه.
 

وقتی پیشنهاد آمریکا به مصر رو شنیدم فکر کردم 

حالا فکر کن مصر پیشنهاد باج آمریکا رو قبول کنه غزه مگه قبول میکنه بعد این همه خون همه چی رو رها کنه و بره مصر آواره شه؟ که درد این همه سال به تنش تا ابد بمونه؟ که همه چیز از دست بره؟ که تا ابد یک قربانی باشه درحالی که به پیروزی چیزی نمونده؟ 

علت اینکه إسرائیل داره اینطور دیوانه وار بمباران میکنه اینه که نه تنها توانایی مالی بلکه مردمش توان روحی جنگ طولانی رو ندارن ، مردم اسرائیل ، مردم یمن و غزه نیستن که غیرت و وطن براشون معنی داشته باشه ، اونا عین سگ از مرگ میترسن ، چون مرگ برای اونا پایانه،  نه عروج ، اونها برای پول و غارت اونجان ،  اگه جنگ طولانی شه غزه پیروزه و إسرائیل به پایانش با سرعت بیشتری نزدیک میشه و اینو نتانیاهو خوب میدونه که اگه الان نتونه غزه رو بیرون کنه و بریزه تو مصر دیگه هیچ وقت نمی تونه.

 

تمام زندگیت رو بکشن تو رها میکنی بری؟ نمیکنی چون دیگه چیزی برای از دست دادن نداری.مردم غزه پر از خشم و اندوهن نه ترس و استیصال.

 

این سلبریتی های فندق مغز هم که تا دیروز سکوت کرده بودن الان هم که واکنش نشون دادن با کلماتی مثل نفرین به جنگ و ... نشون میدن که چقدر یک انسان میتونه استعمار شه ، برخی میترسن اسم اسرائیل رو بیارن برخی دوست ندارن اسرائیل رو محکوم کنن برخی هم پا رو فراتر گذاشتن و معتقدن فلسطین مقصره ! آقای فلسطین چرا وطنت رو رها نمیکنی ؟ چرا به طور مسالمت آنیز نمی میری؟ 

نفرین به جنگ یعنی چی؟!؟! نفرین به اسرائیل ! 

وقتی صدام به ایران حمله کرد ما دفاع کردیم دفاع ! دفاع مقدسه ! فلسطین داره دفاع میکنه ، این إسرائیله که نجسه ! خودت رو از نجاست جدا کن تا شرافتت آلوده نشه ! کاری که کوفه کرد رو نکن. 

تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که ساکت نباشیم . 

  • Vafa 1192

من یک مادرم

يكشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۴۴ ق.ظ

به وقتایی اونقدر نمی نویسم نمیدونم از کجا شروع کنم. این روزای من کلا درگیر رها میگذره . یعنی کلا زندگی مون درگیر رها میگذره. البته درگیری شیرینی هستش مخصوصا که الان هفت ماهه شده و با چشم ها و نگاه و حرکاتش حرف میزنه و به هر نحوی منظورش رو میرسونه. قبل از مادر شدن همیشه فکر میکردم مادرها چطور زبون بچه هاشون رو میفهمن؟ بعد از مادر شدن فکر میکنم چطور بقیه نمیفهمن بچه چی میگه اینکه خیلی واضحه! خدا به طور غریزی انگار زبون بچه رو به مادر یاد میده. راستش مادر شدن خیلی آدم رو با برنامه میکنه. البته من قبلا که سرکار میرفتم هم بخاطر شغلم کارام رو برنامه بود واسه همین همیشه میگفتم یکی از باگ های خانه داری بی برنامه بودنه. اما بچه دار که میشی میدونی کی باید بیدار شی کی غذا بپزی کی خونه رو مرتب کنی کی وقت داروی بچه س و إلا ماشالله. مخصوصا که نخوای سر بچه رو با تلویزیون گرم کنی چون برای زیر دوسال به شدت مخربه . پس مجبوری وقتایی که خوابه یا خودش خودش رو مشغول کرده کارهات رو بکنی. در کنار با برنامه بودن آدم خیلی هم صبور میشه. مثلا میبینی بچه از صبح داره بد قلقی میکنه گریه میکنه و تا نزدیک دوازده ساعت تمام درگیر اینی که بفهمی مشکل چیه و چه طور میتونی رفع کنی بدون اینکه فکر کنی خسته شدم کلافه شدم له شدم . البته ممکنه کم بیاری بعد ساعتها تلاش اما در مقایسه با قبل میبینی چقدر صبور تر شدی. الان بیش از ١٦ماهه من شب رو راحت و بی دغدغه نخوابیدم.از زمان بارداری تا الان . گاهی آدم دو شب بیخوابی رو دوام نمیاره اما من الان ١٦ ماهه دارم اینطور زندگی میکنم. چند روز پیش من سرما خورده بودم و از ترس اینکه رها نگیره ،  من جدا از رها خوابیدم و رها رو سپردم به همسر با اینکه با فاصله ی دوری کنارشون بودم و هربار که رها بیدار میشد من هم بیدار میشدم که اگه نیاز باشه کمک کنم . صبح همسرم از شدت استرس و بیخوابی عصب سیاتیکش گرفته بود !!!! 

یکی از موضوعات دیگه اینه که سر بچه ت حاضری با تمام دنیا بجنگی و حرفت رو صراحتا بیان کنی ، حرفایی که شاید قبلا از گفتنشون صرف نظر میکردی. 

من قبل از اینکه بچه دار شیم وقتی دغدغه ها و مشکلات بچه دار ها رو میدیدم فکر میکردم چقدر سختی میکشن اما آدم وقتی خودش بچه دار میشه فکر نمیکنه که داره سختی میکشه اونقدر که شیرین و دوست داشتنیه.

 

 

.....................

 

این روزایی که میگذره بعضیا هر روز برام ارزشمند تر و بعضیا برعکس هر روز برام بی ارزش میشن. من ذاتا آدم کینه ایی نیستم و هرگز برای تلافی کاری علیه کسی برنامه ریزی نکردم. حتی توی مکالمه ها هم من حاضر جوابی نمیکنم. نه اینکه بلد نباشم ، حریم رابطه برام مهمه . معمولا در مقابل بی ادبی اقوام نزدیک سکوت میکنم اقوام دور رو نادیده میگیرم و غریبه ها رو جواب میدم اما در هر سه حالت طرف مقابل از چشمم میوفته. و برای اولین بار دارم میفهمم از کسی بد اومدن یعنی چی؟  مخصوصا که رفتارهای بی ادبانه به صورت افعال استمراری از گذشته تا حال ادامه داره و نمیذاره من فراموش کنم بی ادبی ها رو ! یه وقتایی شاید رشد شخصیت آدم تو معاشرت اجباری با بیشعور هاس. بیشعور منظورم فحش نیست بلکه به معنی واقعی کلمه ،افراد فاقد شعوره 

........................

 

این روزا برای برنامه های شخصی خودم که مدتهاس فراموششون کردم دارم برنامه ریزی میکنم. یکیش برگشتن به وزن سلامت هستش. دوم پیگیری چکاپ های پزشکی ، سوم شروع مجدد نقاشی و شنا و زبان هستش. نمیدونم چقدر میتونم بهشون برسم اما سعی میکنم آروم آروم در کنار کارهام بتونم بعد فردی زندگیم رو هم پیش ببرم.فعلا با رژیم و ورزش در منزل شروع کردم . نفاشی رو هم مجازی ثبت نام کردم کمی پیش ببرم مجدد زبان رو هم آنلاین شروع میکنم. 

  • Vafa 1192