طعم گس خرمالو

اینجا زنی زندگی می‌کند که نقابش لبخندش کفشهای پاشنه بلندش گوشواره های سرخش را میگذارد گوشه ایی و تنهاییش را روایت می‌کند ... اینجا زنی زندگی می‌کند که زنانه میرنجد زنانه گریه می‌کند اما همچنان مردانه میجنگد ... اینجا زنی زندگی می‌کند .
وفا
پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

عارضه

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۱۶ ق.ظ

قبلا اینجوری بودم که وقتی از چیزی خیلی ناراحت میشدم یه دل سیر گریه میکردم بعد از زور گریه چشام خسته میشد و میخوابیدم اونوقت صبح که بیدار میشدم حالم خیلییییی بهتر بود و ریکاوری شده بودم دلیلش هم فکر میکردم روحم رفته پیش خدا اون سبکش کرده ارومش کرده...حالا اما وقتی چیزی دلخورم میکنه بی اونکه بفهمم اخم میشینه بین ابروهام و تا نصف های شب هی این پهلو اون پهلو میشم نه خوابم میبره نه اشکم میریزه نه میتونم رها کنم ... تهش به زور یه خواب سطحی و سبک میکنم صبح که پا میشم خسته م آشفته م ... چقدر بد این تغییرم ... دلم برای گریه کردن و سبک شدن بعدش خیلی تنگ شده! 

حالا سر یه موضوع خیلی مسخره بی خوابی زده به سرم جغد شدم! 

اینم از عوارض ازدواج🤪همش که فایده نداره😁

  • Vafa 1192

نظرات (۲)

من اینجور وقتا داغون میشما....برا همین دوس دارم هر مساله ای پیش میاد همون موقع حلش کنم و به این بی خوابی شبانه نرسه :))

پاسخ:
بهترین کار رو میکنی.
حالا یه وقتایی مشکل ١٢شب پیش میاد🤣

چه خوووبه که دوباره اینجا مینویسی :) ♡

پاسخ:
قربونت😍
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">